مروری بر مستند یونگ چانگ: چین سنگین‌وزن China Heavyweight – 2012

China heavyweight

فیلم مستند چین سنگین‌وزن از سوژهٔ جذاب بوکس به سبک غربی که پیش از این در چین مدرن ممنوع بود، به عنوان راهی برای صحبت کردن در مورد تغییرات تکتونیک فرهنگی در این کشور در حال گذار (مانند رشد سرمایه‌داری زیر نقاب کمونیسم که به آن اشاره‌ای هم نمی‌شود) استفاده می‌کند. تمرکز این فیلم روی دو دانش‌آموز بوکسور به نام‌های «میائو یون‌فِی» و «هِه ژونگ‌لی» است که با تمرین تحت نظر مربی‌شان، یعنی یک بوکسور سی‌وچندسالهٔ باتجربه به نام «کی موژیانگ»، رویای خود یعنی تبدیل شدن به مایک تایسون یا محمدعلی کِلِی بعدی را محقق کنند. «کی» و مربی خودش عقیده دارند که بوکس عامل تعدیل‌کنندهٔ خونسردی موجود در کنفوسیوسیسم است و استقامت و پشتکاری را به فرد می‌آموزد که لازمهٔ حضور در جامعه‌ای بسیار رقابتی است؛ ایده‌ای که به عقیدهٔ مادر «هه» باعث شده تا پسرش از مسیر معمول خانواده یعنی تحصیلات دانشگاهی بالا و زندگی خانوادگی دهقانی در منطقهٔ هویلی استان سی‌چوان دوری کند. این‌ها بخشی از علایق متعارض نسل‌هایی بسیار متفاوت از هم هستند.

با این که دوربین به سبک سینما وریته «هه» و «میائو» را دنبال می‌کند، اما هرگز به شناختی از آن‌ها نمی‌رسیم. با این حال یونگ چانگ، کارگردان فیلم، با مهارت بسیار پرتوهای فرهنگ غربی بر این دو را ضبط می‌کند. علاوه بر بیان چندبارهٔ اشتیاق آن‌ها و نشان دادن این که حاضرند هر چیزی را در راه رسیدن به افتخار «سلطان بوکس» آمریکایی فدا کنند، به نظر می‌رسد که تمام بوکسورهای اطراف آن‌ها لباس‌های برندهای نایک یا آدیداس می‌پوشند و حس ملموسی مبنی بر این وجود دارد که وحشی‌گری بوکس، خفیف‌تر از خود سرمایه‌داری نیست. طعنهٔ مرتبط با این مساله زمانی حس می‌شود که دست‌کم در چند صحنه می‌توان شنید که مقامات هنگام بازی‌های بوکس به ستایش از کمونیسم به عنوان یک عامل ملت‌ساز بزرگ می‌پردازند. همچنین شکافی بین اشارات جزیی فردگرایی در بوکس غربی در برابر ارزش‌های جمع‌گرایانهٔ والدین وجود دارد؛ والدینی که پیروزی‌های فرزندشان را تنها هنگامی سودمند می‌دانند که بتوانند برای خانواده  و روستا «شادی بیاورند». این شکاف به خصوص در صحنه‌ای دیده می‌شود که «هه» برای مادر شگفت‌زده‌اش از قصد خودخواهانهٔ خود برای «گشتن دنیا» می‌گوید.

فیلم چین سنگین‌وزن، مکاشفه‌ای در مورد موضوع خود انجام نمی‌دهد و در تحلیل فرهنگی خود به اندازهٔ یک مقالهٔ نیویورک تایمز دربارهٔ چین مدرن، قابل پیش‌بینی است، اما با این‌حال فیلم خوش‌ساختی است و فیلم‌بردار آن یعنی «سون شائوگوآنگ»، به خوبی تصاویر و احساس مرتبط با آن‌ها را ضبط کرده است. باید به موسیقی «الیویر آلاری» نیز اشاره کرد که حس و حال بوکسورهای آینده در صحنه‌های مسافرت با قطار به شهرهای جدید و مبارزه کردن در رینگ‌های خیس از عرق و بازگشت نزد خانواده‌هایشان در خانه‌های روستایی را شدت می‌بخشد. اگر بخشی از جذبهٔ فیلم جدید «بچهٔ کاراته‌کار» به خاطر این است که داستان فیلم و لوکیشن‌ها در  پکن هستند، فیلم چین سنگین‌وزن از این نظر بیشتر پیش رفته و به ساختار متناقض این کشور در قالب ورزشی وارداتی می‌پردازد.

  • مقاله‌ی پیش رو ترجمه‌ای است از نقد کلوین هنلی در مجله‌ی اسلانت(+)، با ترجمه‌ی دوست نسبتاً محترم، مازیار عطاریه.
برچسب‌ها , , , ,

بیان دیدگاه