afterwards, of course, there were endless discussions about the shooting of the elephant. The owner was furious, but he was only an Indian and could do nothing. Besides, legally I had done the right thing, for a mad elephant has to be killed, like a mad dog, if it’s owner fails to control it
Shooting an elephant (+) :: George Orwell
ژوئن ۲۰۰۷ سرآغاز التهابات سختی برای نوار غزه و شهروندان فلسطینیاش بود(+). یکی پيروزي جنبش حماس در انتخابات فلسطين، و دیگری شروع بمبارانهای اسرائیل بر روی این منطقه. درحالیکه محاصره نوار غزه در این زمان (+) و قحطی غذا و سوخت و دیگر وسایل ضروری زندگی باعث شده بود شهروندان برای به دست آوردن حداقلهای زندگی از تونلهای زیرزمینی در مرزهای غزه برای ورود به مصر و تامین مایحتاج خودشان استفاده کنند، اسرائیل با این ادعا که فلسطینیها از این تونلها برای قاچاق سلاح استفاده می کنند، آنها را بمباران میکرد. دعوای طرفهای فلسطینی، حماس و فتح و دولت خودگردان به یک طرف، حملات اسرائیل از طرفی دیگر جهنمی در این منطقه به پا کرده بود.
سازمان رهاییبخش فلسطین (+) به همراه جنبش همبستگی بینالمللی (+ و +)، یک گروه حقوق بشری را برای مشاهداتی عازم نوار غزه میکند. «شلیک کردن به فیل» (+) بخشی از مشاهدات تصویری این گروه در فاصله دسامبر ۲۰۰۸ تا ژانویه ۲۰۰۹ است. فیلم از چند قسمت تشکیل شده. بعد از گذر از سازمانهای بینالمللی و نشان دادن فضاهای منجمد، تنها چند روز پس از آتشبس شش ماهه بین اسرائیل و فلسطین، قسمت اول، از از مزرعهایی در زیر آتش شروع میشود. با کشاورز صحبت میکند، خانواده و مردم را نشان میدهد، و به قسمت بعدی میرود: عملیات سرب مذاب، که خود قصه دیگری است. عملیات سرب مذاب همان استفاده از بمبهای سفید رنگ فسفری است. در برخی گزارشات ادعا شده بود در عمليات نظامی سرب مذاب که از بيست و هفتم دسامبر ۲۰۰۸ -همین تاریخ فیلمبرداری- آغاز شده و به مدت ۲۲ روز تا اواسط ژانويه ۲۰۰۹ ادامه يافته، حدود هزار و چهار صد فلسطينی و سيزده اسرائيلی کشته شدهاند. ارتش اسرائیل هم در پاسخ گفته بود که از ماده سفیدرنگ مجاز ساخت آمریکا که پیشروی نیروهای نظامی را امکان پذیر می کند و کاربرد آن مجاز است استفاده کرده است، نه بمب فسفری. آنچه در تصاویر فیلم میبینیم، به اندازه کافی گویای واقعیت هست. بخشهای دیگر فیلم پرداختن به حملههای زمینی، مشکلات درسخواندن و عبور و مرور، کمکرسانی آمبولانسها و بیمارستانها، کمپهای سکونت، مشکلات کمکرسانی و ضعف سازمانهای بینالمللی و بلکه نشان دادن دستِ بستهیِ انها است.
فیلم حاصل کار آلبرتو آرسِی در یک تلاش شخصی به همراه محمد رجیالله به عنوان یک واسط-که گاه فعالتر از واسطه به نقش اصلی فیلم بدل میشود-، نشان دادن یک وضعیت دشوار و هشدار نسبت به آن است. آرسی بعد از حملات اسرائیل و در فرجهایی که اسرائیل اجازه ورود به خبرنگاران را نمیداده، به همراه تیمش در غزه میماند و «شلیک کردن به فیل» حاصل تلاشهای او در این زمان است. «شلیک کردن به فیل» پنجمین مستند آرسی است. از چهارتای قبلی سه تا در مورد فلسطین، و یکی در مورد عراق، بهمانند همین پنجمی همه در مورد وضعیت مردم غیر نظامی، و در زیر آتش جنگ ساخته شدهاند. در «شلیک کردن به فیل»، آرسی و تیمش بعد از اخراج خبرنگاران توسط اسرائیل، دیگر مصونیت خبرنگاری ندارند، و برای ماندنشان با همان خطراتی روبرو هستند که شهروندان عادی فلسطینی. (مصاحبه آرسی برای اطلاعات بیشتر+)
در «شلیک کردن به فیل» زیاد به وقایع تاریخی اعتنایی نمیشود. صحبت از مسخ انسانیت است. همانگونه که در مقاله «شلیک کردن به فیل» (+) هم جرج اورول بعد از اینکه به فیل میرسد درحالیکه قصد کشتن فیل را ندارد، برمهاییها را میبیند که منتظرند تا او فیل را بکشد. با خود میگوید: «برای اولین بار متوجه پوچی و بیهودگی حکومت سفیدپوستان در شرق شدم. من مرد سفیدی بودم تفنگ به دست، ایستاده در برابر جمعیت بومی غیر مسلح – در ظاهر بازیگر اصلی نمایشنامه؛ اما در واقعیت من چیزی جز ملیجک مضحکی که با خواست آن صورتهای زرد از پشت به عقب و جلو هل داده میشود نبودم. در آن لحظه بود که درک کردم وقتی مرد سفیدپوست در جایگاه مستبد قرار میگیرد این آزادی خودش است که در وهله اول نابود میکند.»
و همان که آرسی میگوید. چرا ما بیتفاوت هستیم؟ در طول فیلم و هم آن گاهِ عملیات سرب مذاب مدام از خودمان میپرسیم پس خبرنگاران کجا هستند؟ و چه کسی پاسخگوی این آشفتگی است؟ آیا از بین همه سازمانهایی که مسئول هستند تنها این تیم و آن هم با مسئولیت شخصی باید برای گزارش حاضر باشند؟ چه کسی مسئول است؟ آرسی در مصاحبهاش گفته بود همه ما مسئول هستیم. برای بیتوجهی به فریادی که تصمیم گرفتهایم نشنویم. همه ما مسئول هستیم و باید به مسئله فلسطین به اندازه یک بحران موضوعیت بدهیم و اعتراض کنیم. صحبت از خساراتی نیست که وارد آمده و متأسفانه هنوز هم به پایان نرسیده، این یک فاجعه بشری است و ما باید مخاطب این آشفتگی قرار بگیریم. تنها کافیاست بشنویم. فریادی که این تصاویر میزنند خود گویا است. همان طور که در انتهای فیلم، بعد از بمباران شدن یکی از کمپهای کمکرسانی بینالمللی، مسئول واحدش رو به دوربین میایستد، با دست به آتش اشاره میکند و میگوید: چیزی هم باید بگویم؟
سخن آخر آنکه در مورد فلسطین همیشه میخوانیم، و حتی شاید به طور خاص ما به برکت جمهوری اسلامی! تصاویر زیادی میبینیم. و فکر میکنم در تریبونهای رسمی خبرگذاریهای ما بیش از دیگران از مشکلات، محاصرههای غذایی و رفت و آمدها و جنایتهای اتفاق افتاده صحبت میشود. اما به نظر من دور از جهتگیریها و هیاهوها و ریای رسانهها، برای هرکدام از ما بسیار ضروری است که مانند «شلیک کردن به فیل» چنین تصاویر بیپیرایه و قدرتمندی را ببینیم.
- فیلم تحت مجوز بنیاد غیرانتفاعی اشتراک خلاقانه (+) منتشر شده و قابل دیدن و بازنشر است. «شلیک کردن به فیل» را از سایت رسمی خودش در اینجا (+) میتوانید بصورت کامل ببینید و دانلود کنید و یا میتوانید از این لینک یوتیوب (+) به صورت انلاین ببینید. زیرنویس فارسی فیلم را هم از این آدرس(+) میتوانید دریافت نمایید.