مستند ایندی گیم را میتوان در یک کلمه، جهان نا امیدان توصیف کرد. مستندی که به دنیای شخصی دولوپرهای بازیهای ویدئویی مستقل میپردازد و از دریچۀ ذهن آنان، از نگرانیهایشان و از ترسهاشان در مواجهه با جهان بیرونی میگوید. تولیدکنندههایی که علی رغم ارائۀ بازیهای باکیفیت، در بازار لزوماً جایگاهی ندارند، چرا که به قرارداد با شرکتهای بزرگ تن ندادهاند، اسپانسر ندارند و یکتنه بازی را از الف تا ی مینویسند. دنیای شخصی تولیدکنندههایی که فیلم بدانها میپردازد فوقالعاده جذاب است. پارادوکس انزوای شخصیتها و نیاز به مصرفکننده، نقطهای که فیلم بر روی آن تمرکز نمیکند اما جالب است، آن هم برای سازندههایی که دستاوردی جز این بازیها ندارند و تمام شخصیتشان در کارشان -همان شورشان- خلاصه میشود، آدمهایی که گیگ یا نرد خوانده میشوند فیلم را فراتر از یک مستند روائی بر ساخت ایندی گیمها مینماید. دغدغۀ فیلم شخصیت سازندههاست. برای ما این که شاعری در شعرش نمود داشته باشد یا آهنگسازی در آهنگش، یک تصویر کاملا آشناست، اما اینجا جهان جدیدی به روی ما باز میشود: آدمهایی که بیانشان برای بروز آنچه درونشان است بازیهای ویدئوییست، و با آنکه کاراکترهای انتخاب شده از لحاظ حرفهای نمونههای موفق هستند، اما راضی نیستند. چرا که یکتنه نمیتوان بر دنیا فائق آمد و سازندههای ایندی گیم، فردیتهای ضعیفی در مقابل شرکتهای بزرگ، این گونه انتخاب کردهاند.